پایــگاه اینتـــرنتــی «دیفنـس وان» اخیراً در تحلیلی با اشاره به نزدیک بودن فروپاشی سلطنت حاکم بر عربستان سـعودی نوشت: عربستان با تضمین تامین نفت توانسته از آمریکا تضمین تامین امنیت را به دست آورد.
در مقابل واشنگتن نیز با نادیده گرفتن اقدامات مستبدانه و صادر کردن افراطیگری وهابی از سوی حاکمان عربستان، با لجبازی این همپیمان خود را «میانه رو» میخواند. اما در حقیقت عربستان سعودی ابدا یک کشور نیست. عربستان را به دو شکل میتوان توصیف کرد: یکی اینکه یک شرکت سیاسی است که از یک الگوی تجاری نهایتا ناپایدار برخوردار است؛ دوم اینکه عربستان به حدی در کارکرد خود فاسد است که شبیه به یک سازمان مجرمانه یکپارچه عمل میکند. اما در هر دو توصیف نمیتواند دوام بیاورد و تصمیم گیرندگان آمریکا باید از مدتها پیش شروع به برنامهریزی و آماده کردن خود به منظور فروپاشی سلطنت سعودی کرده باشند. از یک لحاظ پادشاه عربستان مدیرعامل یک تجارت خانوادگی است که نفت را تبدیل به پولهایی میکند که برای آن وفاداری سیاسی میخرد.
قیمت وفاداری افزایش یافته است
از طرف دیگر یک بازار سیاسی طبق معمول مطابق با عرضه و تقاضا عمل میکند. چه میشود اگر قیمت وفاداری سیاسی در عربستان افزایش یابد؟
ولخرجی برای بیعت گرفتن
به نظر میرسد که چنین اتفاقی در حال رخ دادن است؛ ملک سلمان پادشاه عربستان در مدت اخیر مجبور شده با ولخرجی زیاد برای به دست آوردن بیعت چهرههای سرشناسی که با ملک عبدالله بیعت کرده بودند پول صرف کند. در سودان جنوبی هم افراد سیری ناپذیر پول فراوانی که از فروش نفت این کشور به دست آمد را به جیب شخصی خود فرستادهاند اما هنگامی که این پول تمام شد همچنان تقاضاهای گزاف خود را حفظ کردند و این مساله باعث شد که این کشور دستخوش آشوب شود.
ممکن است رهبران عربستان از بابت چنین مقایسههایی ناراحت شوند اما واقعیت این است که اگر شاخص قیمت وفاداری سیاسی افزایش یابد در آن صورت خاندان سلطنتی حاکم ممکن است با ناتوانی در پرداخت دیون سیاسی مواجه شود. در این راستا باید عربستان را مشابه دزد سالاری که در حکومت ویکتور یانوکوویچ در اوکراین وجود داشت، دانست.
مردم در حال به چالش کشیدن دولتهای جرم زده خود و فرار مقامهای دولتی از مجازات هستند و گاهی به این منظور به خشونت توسل جستهاند.
در سال 2015 در بیش از 6 کشور جهان، مردم به خیابانها آمدند تا به فساد اعتراض کنند و در سه کشور از این 6 کشور، سران دولت یا تهدید شده یا مجبور به استعفا شدند.
احتمال شورشهای جهادی
در حال حاضر در عربستان تنها اقلیت شیعه در حال مطرح کردن مطالبات سیاسی است اما اکثریت سنی مذهب تحصیل کرده این کشور که بیش از هر زمان در معرض جهان خارج قرار گرفتهاند بعید است که تا ابد به این امتیازهای معدود ارائه شده از سوی حاکمان فرسوده که حتی با مخارج آنها همخوانی ندارند، راضی باشند.
ریاض برای مدت چندین دهه با صادر کردن مخالفانی مثل اسامه بن لادن به خارج و دامن زدن به افراط گری در جهان اسلام به دنبال کاهش فشارها علیه خود بوده است. اما اکنون مشخص شده که این راهبرد میتواند نتیجه عکس بدهد.
ما مشاهده کردیم که انتقادهای بن لادن از فساد در عربستان مورد استناد بسیاری از دیگران قرار گرفته و در میان بسیاری از اعراب انعکاس یافته است.
سناریوی دیگر یک جنگ خارجی است؛ شورشی که یا در قالب یک قیام غیر خشونت طلبانه و یا در قالب یک شورش جهادی ممکن است در عربستان رخ دهد و با توجه به تحولاتی که در سالهای اخیر در منطقه رخ داد نتیجه آن تا حد زیادی قابل پیش بینی است.
نظر شما